طبیعت چندمعناییِ زبان فنی و عمومی می تواند برای مترجم مشکلاتی ایجاد کند. در برخی زبان ها یک واژه می تواند حتی 10 معنای متفاوت داشته باشد که مسلما برای مترجمی که آنها را نمی شناسد، اندکی مشکل زا خواهد بود.
به عنوان مثال واژه ی Auftriebskraft در زبان آلمانی معانی زیر را در انگلیسی دارد: buoyancy, lift, upward thrust اینها معانی متفاوتی هستند که به راحتی ممکن است با یکدیگر اشتباه شوند حتی زمانی که ما با موضوعی مربوط به مهندسی و فنی مثلا مهندسی شیمی سر و کار داریم و متون تخصصی و فنی مهندسی شیمی را ترجمه می کنیم.
برخی اوقات این نوع از کلمات حتی برای کسانی که آن زبان، زبان مادریشان هست ایجاد مشکل می کند، بنابراین هر ابهامی در یک اصطلاح فنی باید به طور کامل مورد تحقیق قرار بگیرد. یک لحظه عدم توجه می تواند معنای کاملا متفاوتی به متن بدهد. هر مترجمی می داند که این نوع از مسائل برداشتی نامناسب در ذهن مشتری خواهد انداخت. احتمالا یک تکنیک خاص برای مقابله و جلوگیری از این نوع مسائل وجود ندارد. روش های متفاوتی وجود دارد که به مترجم متون تخصصی فنی کمک می کند تا کاری ایده آل تحویل دهد.
به نظر من چیزی که برای مترجم متون تخصصی مهم است این است که مترجم نسبت به کارش منتقد باشد. توجه حتی به بخش هایی که به نظر آسان می رسند هم پیشنهاد می شود چون اشتباهات متداول در بخش هایی که از اصلا پیش بینی نمی شوند اتفاق می افتند.